حق تألیف و سرقت علمی

حق تالیف چیست؟

حق تألیف و سرقت علمی

بعد از شنیدن عبارت حق تألیف اولین چیزی که به ذهن خطور می‌کند بهای مالی یک اثر است که افراد در برابر یک میزان معین از یک نوشته در موضوعی خاص کسب می‌کنند. مانند حق یا حقوق یک تعمیر کار که در برابر ارائه‌ی یک خدمات خاص مطالبه می‌کند و یا اینکه فروشنده یا تولید کننده‌ی یک کالا مثل پارچه یا لباس از خریدار درخواست می‌کند. بله! در بسیاری از مواقع حق تألیف در این معنا به کار می‌رود ولی این تنها معنا و صورت عینی این اصطلاح نیست. در سراسر جهان، صورت‌ها و معانی ضمنی و حاشیه‌ای بسیاری برای این عبارت به کار می‌رود که این توضیح ابتدایی‌ترین صورت آن است.

در تعریف‌های جامع‌تر حق تألیف را به چند نوع تقسیم کرده‌اند:

  • حق تألیف مادی
  • حق تألیف معنوی
  • حق کپی رایت

برای اطلاع از انواع حق تألیف کلیک کنید.

رعایت نشدن حقوق تألیف مسئله‌ی سرقت علمی را به میان می‌آورد.

سرقت‌ علمی

سرقت‌های علمی نمودهای متنوعی دارند ولی همین اندازه بگوییم که هرگونه ثبت اثر یا متنی علمی و غیر از آن از فردی دیگر به نام خود نوعی سرقت است. چه در مقیاس یک جمله باشد که در قالب یک ارجاع بدون آدرس و مأخذ و چه در حد معرفی یک کتاب از کسی دیگر به نام خود باشد. این انواع هیچ تفاوتی با هم ندارند.

سرقت علمی در کار ترجمه

در سراسر جهان زمانی که یک مترجم قصد ترجمه یک کتاب از زبانی به زبان دیگر را دارد با اخذ اجازه و گاهی نیز پرداخت مبلغی به عنوان حق تألیف آن، اجازه‌ی قانونی از نویسنده‌ی کتاب را می‌گیرد. در این صورت هم اجازه‌ی اخلاقی و هم قانونی ترجمه را دریافت کرده است. اجازه‌ی تألیف بنا به قانون‌های ملی و یا قرارداد مابین نویسنده و انتشارات، گاهی باید از مؤلف اخذ شود و گاهی از انتشارات مربوطه. این بسته به این امر است که حق تألیف از آن نویسنده باشد یا به انتشارات سپرده شده باشد.

اما در کشور ما به دلایل بسیاری از جمله تحریم‌ها و عدم پیوستگی به قانون جهانی حق تألیف این مراحل طی نمی‌شود؛ بلکه در عوض مترجمان با ایجاد ارتباط با نویسنده و کسب اجازه از او، دست به ترجمه از اثر می‌زنند.جهت مشاهده مقاله ترجمه و پیشرفت کلیک کنید.

در واقع حق ترجمه در ایران قبل از آنکه امری قانونی باشد، به صورت یک امر اخلاقی درآمده است. مترجم برای رعایت اخلاق امانت داری از نویسندگان اجازه‌ی ترجمه را می‌گیرند.

اما در سال‌های اخیر در جریان ترجمه بی اخلاقی ‌هایی هم دیده شده برخی از افراد با استفاده از ترجمه‌ی آثاری که اغلب مترجمان آن‌ها در گذشته‌اند، همان اثر را با پیش و پس کردن ارکان جمله و تغییر کلمه‌ها با استفاده از مترادف‌ها و… شکل ظاهری یک ترجمه‌ی قدیمی را تغییر می‌دهند و به عنوان ترجمه‌ای جدید وارد بازار می‌کنند.

این کار اول خیانت به نویسنده است و سپس سرقت سرمایه‌‌ی معنوی یک مترجم و همچنین سرمایه‌ی مادی ناشر آن اثر است؛ و در نهایت فریب و بی احترامی، و حتی تضییع حق مخاطب و خواننده نیز است. این کار هرچند بی احترامی به مخاطب است.

سرقتی به نام جویس

موردی که چندسال پیش مشاهده کردم دختری بود داستانی را تحت عنوان ترجمه‌ی یک داستان از جیمز جویس منتشر کرده بود. سرنوشت این فرد زمانی مشخص شد که در انگلستان او را طبق قانون مجازات کردند. او بعد از یک فریبکاری طولانی مدت اذهان عمومی ایرانیان را به این باور رساند که اثری از جویس ترجمه کرده اما بعد از اینکه متن انگلیسی را از او خواستند متنی جعلی را به صورت دست‌نویس ارائه داد. بعد از ارائه‌ی همین متن جعلی مجامع جهانی کار او را پیگیری کرده و دروغ بزرگش را برملا کردند.

اصلاح قوانین و جلوگیری از سرقت علمی

مسئله‌ی مهم این است که قوانین بسیاری در این زمینه وجود دارد و ضابطه‌های اداری بیشماری است. با این همه این قوانین و ضوابط کافی نیستند!باید در زمینه‌ی حق تالیف در قانون اساسی تجدید نظرهای کلی و زیرساختی به صورت جدی و پیگیرانه صورت بگیرد؛ چراکه حقوق بسیاری در این خصوص ضایع می‌شود و افراد بسیاری با هدف سودجویی‌های فردی آسیب‌های جبران ناپذیری به بسیاری از ارگان‌ها از جمله صنعت نشر می‌زنند.

پیگیری‌ها هم که پیرامون این قوانین محدود و ناکافی وجود دارد چندان جدی ثمربخش و پیگیرانه نیست. عدم پیگیری‌های اینچنیتی باعث می‌شود که دیگر حق چندانی برای نویسنده و ناشر در جریان تألیف و نشر نماند تا بخواهند آن چیز اندک را به یکدیگر بسپارند.

زمانی که هیچ حق مادی برای ناشر نمانده باشد و نویسنده نیز به هیچ عنوان احساس امنیت نکند که سرمایه‌ی معنوی‌اش حفظ خواهد شد؛ دیگر چیزی وجود ندارد که بخواهیم برایش قانون بگذاریم. بله! آن روز، روز مرگ صنعت نشر و به تبع آن فروپاشی شاه ستون فرهنگ کشور است.
جهت مشهاده لزوم ورود به کار نشر کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 56 = 58