گسترش صنعت چاپ در اروپا:
در مطلب قبل درباره گوتنبرک و ماشینی که او اختراع کرد صحبت کردیم این صنعت چاپ به سرعت در سراسر اروپا رواج یافت. همین توسعهی فراگیر و سریع بود که زمینه ساز تحول و تکمیل این دستگاه شد. طولی نکشید که دستگاههای چرخی که باید با دست مرکب مالی میشد، جایش را به میلههای استوانهای شکل پلاستیکی به نام نَوَرد داد. این نوردها به صورت مکانیکی، و بدون نیاز به دخالت انسانی، حروف را به مرکب آغشته میکردند. تحول اساسی دیگری که در این دستگاههای چاپ اولیهی رخ داد، آنقدر گسترده بود که می توان گفت خود به یک نوع جدید از دستگاههای چاپ مبدل شده بود.
این دستگاه ماشینهای کوچک پلاتینی تحت عنوان« مینِرو » بودند. مینرو خود نمونهی تکامل یافتهی اولین دستگاههای چاپ بود. تفاوت عمدهی آن با سایر دستگاه در این بود که، خلاف نمونههای قدیمی که دستگاههای افقی و بزرگ و جاگیری بودند، عمودی طراحی شده بود؛ و فرمهای حروف چیده شده، در یک شاسی محکم، به صورت عمود به ماشین بسته میشدند. ارزش این دستگاههای جدید علاوهبر صرفهجویی در مکان و عدم جا گیر بودن، کیفیت بالای چاپ و احتمال خطای اندک در طی فرایند چاپ بود.
بعد از قرن هجدهم
از قرن هجدهم به بعد ( بخصوص بین سالهای 1750 تا 1950) در سراسر اروپا علم و فرهنگ و هنر و صنعت، توسعه و تعالی انفجار گونهای یافت. طی این سالها هیچ دهه و حتی (در پارهای از دوران) سالی نبود که در هر گوشهای از اروپا، غوغایی پیرامون یک انقلاب صنعتی، علمی، فرهنگی، و حتی سیاسی و دینی و ادبی، جهان را برنیاشوبد.
در تمام این تحولات و شوق و هیاهو، می توان ردپایی از تأثیر چاپ و نشر آثار متنوع علمی و فرهنگی یافت. در عین حال، تمامی این انقلابها، زمینههای مساعدی برای توجه خاص به صنعت چاپ و رشد و پیشرفت آن فراهم میکرد.
تمامی این انقلابها به گونهای مدیون و مرهون این صنعت بودند، از این رو بود که قدر و اهمیت آن شناخته می شد و به رشد و پیشرفت آن توجه خاص و روز افزون می کردند. تا جایی که صنعت چاپ در این زمان تحولی بسیار شگرف و کرد.
نسل دوم ماشین چاپ
در میان تمام ملل غربی آلمان به عنوان کشوری پیشگام شروع به تولید ماشینهای چاپی که تمامأ با نمونههای قبلیاش متفاوت بود کرد. از اینجا بود که «نسل دوم» ماشینهای چاپ نیز در آلمان ظهور کرد؛ همانگونه که اولین دستگاه چاپ در این کشور اختراع شد.
اولین نوع دستگاههای نسل دوم، دستگاههایی موسوم به چاپ مسطح تولید شدند. این نوع دستگاه ها هرچند به مرور زمان، انواع مختلفی یافت؛ اما همگی به یک منوال کلی کار میکردند. در این دستگاهها حروف به صورت برجسته و آغشته به مرکب، بر روی سطحهایی قرار میگرفتند که با برگرداندن آنها بر روی کاغذ، عمل چاپ صورت میگرفت و نوشتهها به روی کاغذ نقش میبستند.
قدیمیترین نوع این نسل از ماشینهای چاپ، «چاپ سربی» نام داشت. علت نامگذاری این نوع ماشینهای چاپ، به چاپ سربی این بود که حروفی که برای چاپ به صورت مسطح استفاده میشد، جنسشان از سرب بود.
هرچند این نوع چاپ نسبت به نمونههای قبلی، از سرعت بالایی برخوردار بود؛ ولی ساخت و ریخت زیبا و متوازنی نداشت. خطوط نوشتهها به صورت صاف و یک دست بر روی کاغذها نمی نشست. گاهی در صورت تداوم کار، دستگاه دچار پاشیدگی جوهر هم میشد.
چاپ سنگی
طولی نکشید که چاپهای سنگ وارد بازار شدند. بهترین و تکامل یافتهترین نوع در میان انواع چاپهای مسطح همین چاپهای سنگی بود. روش چاپ این دستگاه این گونه بود که، ابتدا مطالبی که قرار بود بر روی کاغذ نوشته شوند بر روی سنگ (یا به ندرت فلز) رسم میکردند و بعد آن صفحات را آغشته به مرکب میکردند و آمادهی چاپ میشد.
در این روش، چاپ کاغذها از دقت و ظرافت و زیبایی بیشتری برخوردار بودند، علاوه بر این سرعت چاپ کاغذها نیز به مراتب بیشتر از دستگاههای قبلی بود. یکی دیگر از ارزشهای چاپ سنگی این بود که مطالبی که نوشته میشد قابلیت این را داشت که با خط خوش و هنری چاپ شوند؛ همچنین قابلیت چاپ تصاویر و نقاشیها و حتی نقوش ظریف و پیچیدهای مانند نقوش اسلیمی را نیز داشت.
چاپهای مسطح علاوه بر چاپ سربی (یا حروفی) و چاپ سنگی، انواع دیگری هم داشت، از جمله چاپ ملخی (دستگاهی کوچک با تیغههایی که حرکت آنها مانند حرکت ملخ است). چاپ سربی و سنگی (دستکم در کشور ما) از کاربرد و شهرت بیشتری برخوردار بودند. همچنین چاپهای گراوری و سیلک نیز از جمله تجربیاتی بود که در همین دوران در صنعت چاپ تا حدودی موفق واقع شدند.
برای اطلاع از نوع چاپها در گذر زمان و دوران های بعد کلیک کنید.